در بسیاری از موارد، این کارزارها که گاه، سالها و ماهها قبل از برگزاری انتخابات اصلی آغاز میشوند، با لحنی منفی، درصدد جلب توجه افراد و تخریب چهره و اعتبار نامزدهای رقیب و ایجاد ابهام در مورد صداقت آنها هستند. در انتخابات سال ۲۰۱۶ امریکا، دونالد ترامپ با اتخاذ چنین تاکتیکی ابتدا به تخریب حزب دموکرات امریکا از طریق انتقادهای کوبنده به سیاستهای اوباما دست زد. (سیاستهایی که برخی از آنها را خود او در دوران ریاست جمهوری ادامه داد!) و سپس با افشاگری در مورد ایمیلهای هیلاری کلینتون، نوعی رسوایی را برای او رقم زد که در نهایت، در کنار برخی از دیگر عوامل، به پیروزی ترامپ در برابر او انجامید. اگر بخواهیم که نگاهی به مناسبات سیاسی درون کشور خودمان نیز داشته باشیم، مواردی از این دست در حافظۀ تاریخی اغلب ما وجود دارند. مواردی که در آنها برخی اتهامات و اطلاعاتِ درست یا غلط، نه در زمان مقتضی (یعنی در زمانی که کشور در حساسیت سیاسی ناشی از نزدیکی به انتخابات یا دیگر رویدادهای سیاسی به سر نبرَد) و نه از کانال مناسب (مراجع قضایی رسمی) مطرح شده و بهعنوان بخشی از تلاشهای نامزدها برای کسب آرا، و پیروزی بر نامزد یا نامزدهای رقیب به کار رفتهاند.
◄آزادی بیان!
اقدامی که گاهی اوقات، مردم را نسبت به کل سیستم سیاسی، قضایی، قانونی، اجرایی و امنیتی کشور، بدگمان کرده و در عزم ملی برای رشد و شکوفایی خلل ایجاد کرده است. در برخی از کشورها، قانون آزادی بیان. این اجازه را به نامزدها داده که در جریان کارزارهای انتخاباتی، بدون سانسور اظهارنظر کنند. در این شرایط، شاید سواد رسانهای یگانه ابزاری باشد که مردم را در برابر هجوم اطلاعات درست و نادرستی که اذهان، باورها و اقدامات تعیین کنندۀ آنها را نشانه رفته است مصون نگاه میدارد. افرادی که توانایی تشخیص معانی نهفته و مقاصد پشت پردۀ چنین اقدامات و اظهار نظرهایی را ندارند، فریب خورده و ممکن است در نهایت علاوه بر انتخاب فرد نامناسب، نامزدی که فرار از صداقت و دستکاری افکار و عقاید مردم را خوب بلد است انتخاب کنند و در نهایت به کلِ ساختار حاکمیت و فعالیتهای دولتمردان بدبین شده و اعتماد خود را به نظام از دست دهد. البته این یک واقعیت است که نامزدها از رسانهها بهعنوان ابزارهایی برای تاثیرگذاری بر مردم و کسب رای استفاده میکنند؛ گاهی حتی شیوهاش هم مهم نیست. نامزدها گاهی اوقات پا را از مرزهای اخلاق، صداقت و حتی امنیت ملی فراتر مینهند تا به مقاصد خود در انتخابات برسند؛ که موضوعی تازه یا تعجب برانگیزی نیست؛ سیاستمدارانی هستند که در زمان تصدی پستهای دولتی از ابزارها و امکانات دولت برای تبلیغات با هدف پیروزی در انتخابات بعدی استفاده میکنند. یکی از عوامل کلیدی در تشکیل کمیتۀ استیضاح دونالد ترامپ، استفادۀ وی از قدرت اجرایی کاخ سفید و امکانات دولتی با هدف پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سال آیندۀ این کشور است.
◄چگونه به واقعیت دست یابیم؟
از دلایل دیگری که در اهمیت سواد رسانهای بایستی بیان کرد این است که شهروندان به درک لازم از این واقعیت دست یابند که رسانهها همۀ اخبار لازم و مرتبط با مناسبات سیاسی را انعکاس نداده و تنها آن بخشی که مطابق با نیاز و خواستۀ خودشان باشد را بازتاب میدهند. در بسیاری از موارد، بهخصوص در شرایطی که رسانهها به رسالت حرفهای خود، پایبندی لازم را نداشته باشند، سیاستمداران با پرداخت رشوه، از انتشار اخبار مربوط به رسواییها، فساد و اطلاعاتی که انتشار آنها به ضررشان است، جلوگیری میکنند. خبرنگاران بسیاری با استفاده از این ترفند و در یک کلام با رانت اطلاعاتی، از برخی سیاستمداران و چهرههای عمومی اخاذیهای هنگفت کردهاند. البته موارد زیادی هم وجود دارد که با وجود تلاش برخی از این چهرهها برای جلوگیری از انتشار اخبار، این اطلاعات به فضای رسانهای راه یافته و واکنشهای زیادی را نیز برانگیختهاند. در واقع سواد رسانهای برای آن لازم است که شهروندان بدانند، آن چه از رسانهها دریافت میکنند، تمام حقیقت نبوده و حقایقی که باید مبنای تصمیمگیری و عقاید باشند، صرفا از رسانهها بهدست نمیآیند.
◄پرسش های کلیدی در فرآیند سوادرسانه ای
طرح و پاسخگویی پرسشهای زیر بخشی از فرآیند سواد رسانهای است:
- نویسنده کیست و هدف پیامش چیست؟
- ارزشها و دیدگاههایی که توسط نویسنده پیام مطرح شده است چیست؟
- روشهای مورد استفاده برای جلب توجه محاطب چیست؟
- روشهایی که برای مستندسازی و اعتبار بخشی به پیام استفاده شده است چیست؟
- چرا افراد مختلف امکان برداشتهای متفاوتی از یک پیام را داشتهاند؟
- چه کسانی از انتشار پیام نفع میبرند؟
- چه چیزهایی از یک پیام حذف شدهاند؟
◄افشاگری یا سوت زنی!
هر فرد در صورتی که قصدِ انتشار اطلاعاتی را داشتهباشد، باید ملاحظاتی را مد نظر قرار دهد. درکشورهای مختلف سیاستها و دستورالعملهای مشخصی برای انتشارِ اطلاعات لحاظ شده و مرز مشخصی برایِ تفکیکِ سوتزنی از سایرِ افشاگریها معین شدهاست. سوتزنی مبتنی بر ارائۀ مدارک درست و مستدل در مورد یک موضوع است، در حالی افشاگری ممکناست بر مبنای گمانهزنیها و احتمالاتی که فردِ افشاگر نسبت به یک موضوع میدهد نیز میتواند اتفاق بیافتد. در جدول ذیل بهطور خلاصه به ویژگیهای سوتزنی و افشاگری اشاره شدهاست:
بنابراین برخورداری از سواد رسانهای، نیازی فراتر از شهروند خوب بودن است. البته فریب خوردن توسط رسانهها، سیاستمداران و افرادی که با اهرمهای مختلف سعی در کنترل رسانهها دارند، اتفاق عجیبی نیست. تمام روزِ ما با رسانهها پر شده است؛ از شبکههای اجتماعی گرفته تا رسانههای جمعی و دیگر انواع رسانه، ما را احاطه کردهاند؛ شاید بتوان اینطور گفت که همۀ ما به سهم خود توسط رسانهها کنترل میشویم؛ شاید تنها میزان و مقدار آن متفاوت باشد. سیاستمداران و کارگزاران دولتی که از سواد رسانهای برخوردارند یا دست کم آن را بهعنوان ابزاری مفید برای درک و رفتار درست در قبال رسانهها پذیرفتهاند، بهخوبی میدانند که به دلیل حساسیت جامعه بخش اعظمی از رفتارها و اظهار نظرهایشان رسانهای میشوند و به دلیل تاثیر بالای رفتارهای آنان در افکار عمومی و بالطبع منافع ملی، بایستی ملاحظات بیشتری در برخوردها، مناقشات و موارد تنشزا به خرج داده و چنین مسائلی را با سطحی بیشتری از خویشتنداری بررسی کنند.
منبع: سایت نشریه ژرفا